کد مطلب:48054
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
چرا قرآن براي سعادت انسان ها آمده است؟ آيا كتاب ديگري نبوده كه براي اين منظور نازل شود؟ آيا سورهاي در اين باره وجود دارد؟
1. بيترديد، نزول قرآن، در جهت حركت كلي پيامبران و پيامبر اسلام به طور خاص است. نميتوان نزول قرآن كريم را جداي از مسئله نبوت مورد بررسي قرار داد، چرا كه ثمرة پيامبران، كتاب آن هاست و قرآن هم كتابي از كتابهاي پيامبران است.
2. دربارة دليل نزول قرآن، ميتوان به نكتههاي زير اشاره نمود: الف ـ تشخيص راه پيچيدة كمال انساني، با شناختهاي عادي انسان كه از راه عقل، حس، حدس، گمان و... به دست ميآيد، به طور كامل امكانپذير نيست; زيرا عقل در درك و فهم آن همه مصالح و مفاسد مورد نياز آگاهي انسان، توانمند نيست.
ب ـ با توجه به نارسايي فوق، خداوند، راهي خطاناپذير و تضمين شده به نام وحي از يك سو، و نيز مفسّران وحي كه به عصمت مجهزند، از ديگر سو در جبران اين نارسايي، در اختيار انسان گذاشته است; از اين رو، دست رسي انسان به شناختهاي لازم در پيمودن راه كمال، جز از راه قرآن و وحي، امكانپذير نميباشد.
3. افزون بر پيوند قرآن كريم، با فلسفه و دليل نبوت، ويژگيهاي آن نيز كه در همه ابعاد، معجزه است، گوياي اين حقيقت ميباشد كه هيچ كتاب ديگري نميتوانست جاي گزين آن شود; وانگهي اگر هم كتاب ديگري غير از آن بود، بايد همين خصوصيات را در خود جاي ميداد، تا بتوان آن را آخرين پيام الهي و در عين حال كاملترين آنها، آن هم براي بشريّت تا هميشه تاريخ، به حساب آورد. اعجاز از نظر موزون و رسا بودن كلمات، از دريچه عقايد و معارف، از ديدگاه دانش بشري، تاريخ، وضع قوانين، هماهنگي آيات، پيشگوييهاي روشن دربارة تاريخ صدر اسلام و... همه و همه، جلوههايي هستند كه قرآن كريم را بر تارك كاملترين، شگفت انگيزترين و پربارترين نوشته ها و كلمات قرار داده است; بدان سان كه هيچ نوشتة بشري نميتواند با آن هماوردي كند. اين مسئله، به ويژه در مقايسة قرآن با برخي ديگر از كتب آسماني، مانند تورات و انجيل، محسوستر مينمايد.
خلاصه آن كه، چون خداي متعال ميخواست رسالت پيامبر اسلامتا ابد و نيز براي همة انسان ها باقي بماند; از اين رو، ميبايست براي اثبات اين رسالت، راهي روشن و ابدي، وجود داشته باشد; به همين دليل، آن را معجزه ابدي پيامبر9 قرار داده است. اين مجموعة عظيم از معارف مورد نياز بشر در هر زمينه; چه مسائل اعتقادي، اخلاقي، احكام اجتماعي و فردي، و چه آموزههاي تربيتي و مانند آن، بر خلاف كتب پيشين آسماني، دچار تحريف هم نشد، و هم چنان دست نخورده باقي مانده است، تا بشر از آن بهره برگيرد. زياد نشدن و كم نشدن قرآن، آن را در جايگاه كتاب منحصر به فرد الهي نشانده است.
4. آيات بسياري از قرآن كريم، حاكي از برتري انحصاري قرآن كريم در مقايسه با ساير كتب آسماني ميباشد كه به دو نمونه از آنها اشاره ميشود: لا يَأتيهِ البـَطِـلُ مِن بَينِ يَدَيهِ ولا مِن خَلفِهِ تَنزيلٌ مِن حَكيمٍ حَميد (فصلت، 42) باطل در قرآن كريم وارد نميشود; نه از جلو و نه از عقب (نه زمان نزول و نه زمان آينده) ]زيرا اين كتاب[ فرستادهاي از سوي ]خداي[ حكيم ستايش شده است. نيز در آيهاي ديگر آمده است: اِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّكرَ واِنّا لَهُ لَحـَفِظون; (حجر، 9) به درستي كه ما قرآن را فرستاديم و ما هم حفظ كنندة آن هستيم.( اصول عقايد (2)، راهنماشناسي، آيت اللّه محمدتقي مصباح يزدي، ص 286، مركز انتشارات حوزه علميه قم. )
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.